یازده ماهگی عشقم بنیتا
بنیتا عروسک کوچولوی ناز خونه امروز یازدهمین ماه تولدت رو هم پشت سر می گذاری عزیزم و این یعنی فقط یک ماه به تولد بهترین و زیباترین عشق دنیا مونده..
دختر عزیزم این ماه هم مثله ماههای گذشته خداروشکر به خوبی و با یه عالمه خاطره قشنگ از شیرین کاریهای تو عسلم سپری شد
عشق قشنگم توی این ماه خیلی شیطون تر از ماه قبل شده بودی ..جوری که گاهی اوقات وقتی فکر می کنم تو دوران نوزادیت چه قدر بچه ساکت و مظلومی بودی و همه می گفتن خوش به حالت که دخترت در آینده خیلی آرومه خندم می گیره از اینکه چی بودی و چی شدی!!!
منم باید اعتراف کنم یه وقتایی واقعا از این همه تحرک و جنب و جوش تو خسته می شم و سرت داد می زنم که یکم آروم بگیری ولی بعد خودم پشیمون می شم و بوست می کنم که مامانی رو ببخشی ..البته نه اینکه فکر کنی تو با دعوای من گریه می کنی و من عذاب وجدان می گیرم ها..چون که تو اصلا از دعوا و جیغ و داد کسی ناراحت نمی شی بلکه برعکس اگه کسی دعواتم کنه تو هم با یه جیغ بنفش جوابشو می دی و می ری دنبال کارت و کلا خیلی واسه خودت قلدری و اصلا بهت برنمی خوره!
ولی واقعا از اینا گذشته شیطنت هام خیلی شیرینه مامانی چون خیلی خوش خنده و بازیگوشی و اصلا اهل گریه و نق زدن بیخودی نیستی و فقط دوست داری سراز همه کاری در بیاری و به شدت فوضول خانوم تشریف داری!!
خوشگلم از کارای جالبی که این ماه خودت یاد گرفتی اینه که با زبونت به سقف دهنت می زنی و صدای آهنگ در می یاری تازه باهاش دست هم می زنی و خودتو تکون می دی که خیلی خوردنی می شی عسلم با این کارت
از کارای جدید دیگه ای هم که توی این ماه یاد گرفتی بازی کلاغ پره که تا می گیم کلاغ سریع انگشت اشاره کوچولوتو می ذاری زمین و می خوای بازی کنی عزیزم
فدات شم مدت زمان ایستادنت هم انقدر زیاد شده که راحت می ایستی و دست می زنی و ایستاده حتی غذا هم بهت می دم ولی هنوز قدمی برنداشتی
انقدر توی این ماه رقاص شدی که حد نداره با هر آهنگی سریع شروع می کنی به نانای کردن و جالبه حرکاتت هم باریتم آهنگ تطبیق می دی..آهنگ مورد علاقه این روزات هم دوستت دارم محسن یگانه ست که بابایی تو ماشین برات می ذاره و تو خودتو هلاک می کنی باهاش!!دختر یکم سر و سنگین باش زشتههههه
خواب و خوراکت هم خداروشکر بدنیست ولی وزنت به خاطر فعالیت زیادی که داری پیشرفت نکرده و همون 10 کیلو و دویست گرم ماه گذشته موندی و لپای گرد بانمکت آب رفته!
چندروزیه کارای خونه تکونی رو هم شروع کردیم و من سعی می کنم صبحا که تو خوابی یک مقدار از کارامو انجام بدم چون شما به محض بیدار شدن شروع می کنی به بهم ریختن چیزایی که من درست کردم و از همه بیشتر هم به کابینت ها و کشوها علاقه داری و تک تک وسایلشو می ریزی بیرون یه نگاهی بهشون می کنی و بعد می ری سر وقت یه جای دیگه!البته همین جا هم باید از بابایی خیلی تشکر کنم چون امسال هم مثله سالای گذشته حسابی کمکم کرد..
بنیتا نفسم اینو هم بگم که از اول این ماه من و بابایی دنبال کارای تولدت بودیم و کم کم داریم برنامه های تولد دختر عزیزتر از جونمون رو انجام می دیم که امیدوارم همه چی به خوبی پیش بره عزیزم
اینم چندتا عکس بنیتا گلی در ماه یازدهم
دختر نازم فقط یک هفته مونده به آغاز اولین بهار زندگیت و من و بابایی خیلی خیلی خوشحالیم که لحظه تحویل سال نو توهم سر سفره هفت سین کنار مون می شینی و سال جدید با نگاه کردن به چشمای معصوم و زیبای تو برامون آغاز می شه عشق قشنگم