بنیتای قشنگمبنیتای قشنگم، تا این لحظه: 12 سال و 14 روز سن داره

دختر بی همتای ما

مسافرت شمال

1394/5/7 2:35
نویسنده : مامان گل ناز
910 بازدید
اشتراک گذاری

بنیتا جون مامان  سلام...روز دختر با چندروز تاخیر مبارک دختر بی همتای من گل قشنگم 

جریان مسافرت شمالمون برمی گرده به ماه تیر که امسال هم مثله سالهاي گذشته چندروز مونده به عيد فطر با خانواده و عموهاي باباراهي سفر شمال و ويلاي عمو نصرت شديم ...با اين تفاوت كه  نسبت به سالهاي پيش هوا بسيار خنك تر و حتي رو به سرد بود كه در اوج گرماي تابستون اون يك هفته ما هواي نسبتا زمستوني رو تجربه مي كرديم ...

دخترم يك روز براي ديدن يك آبشار زيبا كه ما تا حالا نرفته بوديم راهي جنگل شديم و ماشالا شما انقدر زبر و زرنگ بودي كه قشنگ پا به پاي ما تو جنگل و از ميون راههاي دشوار گذر مي كردي و اصلا خسته نمي شدي و بعد از كلي پياده روي رسيديم به آبشار كه شماهم مثله ما از ديدن طبيعت بكر و اون آبشار زيبايي كه تو دل جنگل بود لذت مي بردي و خوشحال بودي ...مردا كه همه كلي توي آب سردش آب تني كردن و ماهم كلي عكس گرفتيم كه البته چون مسير انتهايي آبشار خيلي ناهموار و ترسناك بود تو در كنار زن عمو پايين موندي و توي رودخونه آب بازي مي كردي ...خوردن چاي آتيشي و خربزه در اون طبيعت زيبا هم واسه خودش خيلي صفا داشت!

امسال ولي يكم ترسو شده بودي وبرعكس سال قبل از سگ ها مي ترسيدي و نمي رفتي كنارشون حتي با ديدن گاو و گوسفند هم پا به فرار مي ذاشتي و فقط دوست داشتي از دور نگاهشون كني ..ولي در كل هنوز بازم شجاع تر از مامانتي عزيزم!

خداروشكر سفر بسيار خوبي بود و به هممون خوش گذشت و درست روزي كه تصميم به برگشت داشتيم بارون شروع شد كه يك شبانه روز كامل شديد مي باريد جوري كه جاده بسته شد و ما يك روز بيشتر مونديم تا اوضاع به حالت عادي برگرده و اين هم جزو جذابيت هاي نادر سفرمون بود كه تا به حال تجربه نكرده بوديم

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (1)

نظرات (0)