اولین ایستادن بنیتا جون
دختر قشنگم چند روزیه داری برای ایستادن روی پاهای کوچولوت تلاش می کنی ..اولین باری که این کارو کردی هفته گذشته بود که تونستی به مدت چند ثانیه خودت رو سرپا نگه داری و بعد از اون انقدر از این کار خوشت اومد که همش با کمک وسایل بلند می شی و بعد دستت رو ول می کنی و سعی می کنی وایستی که با تمرین هایی که کردی هر بار بیشتر می تونی خودت رو کنترل کنی که نیفتی
عشق کوچولوی نازم انقدر از دیدن این صحنه ذوق می کنم که همش تو با سر و صدای من می افتی زمین و با تعجب به من نگاه می کنی!!خب چی کار کنم خیلی خوشحال می شم
بنیتا کوچولوی من کی انقدر بزرگ شدی که من نفهمیدم عزیزم ..عشقم دیگه داری به تولد یک سالگی نزدیک می شی و من باورم نمی شه زمان به این سرعت گذشت و من هنوز لذت کافی از این روزهای شیرین تو نبردم
عزیزم این عکسا رو امشب به سختی ازت گرفتیم چون تا دوربین رو می دیدی سریع می خواستی ازمون بگیریش و می افتادی زمین
فدات شم اولین ایستادن رو پاهای کوچولوی خوشگلت مبارک