اولین عید نوروز با بنیتا جون
دختر گل مامانی امروز اولین روز بهار و اولین عید نوروز زندگی قشنگ توست عزیزترینم .. نمی دونی چقدر خوشحالم که تو کنارمون هستی و گرمی بخش سفره هفت سین امسالمون بودی نازنینم
دختر قشنگم بهار بهترین فصل و فروردین بهترین و زیباترین ماه برای منه چون هم سالگرد عقد من و بابایی توی این ماهه هم سالگرد عروسیمون و هم تولد تو زیباترین و بهترین هدیه خداوند مهربون به ما
بنیتای نازم امیدوارم صد بهار زیبا رو در زندگی تجربه کنی و مثله ماه تولدت همیشه دلت سبز و شاداب باشه گل قشنگم
اینم چندتا عکس از سفره هفت سینمون ولی چون تو همون لحظه خیلی خوابت گرفته بود و بد اخلاق شده بودی نذاشتی ازت خوب عکس بگیریم
بنیتا جونم امروزم که رفته بودیم خونه باباجون علی دم ظهر با دایی ها و خاله نسیمه ( خانوم دایی رضا )بردیمت پارک نزدیک خونه شون و تو برای اولین بار سوار وسایل بازی پارک شدی...قربونت برم انقدر خندیدی و ذوق کردی مخصوصا از تاب سواری خیلی خوشت اومد.
عزیزم حالا دیگه هوا خوب شده و همش می بریمت پارک تا بازی کنی خوشگلم
اینم چندتا عکس از اولین پارک رفتن بنیتا خانومی
ای خدای دگرگون کننده دلها و دیده ها ای تدبیر کننده روز و شب ای دگرگون
کننده حالی به حالی دیگر حال مارا به بهترین حال دگرگون کن .سال نو مبارک