سرگرمی های بنیتا عسل
دختر نازم این روزها علاقه زیادی به عمو پورنگ پیدا کردی ..جوری که وقتی آهنگهای عمو پورنگ رو برات می ذاریم دیگه به هیچکس توجه نمی کنی ..با آهنگاش نانای می کنی دست می زنی و وقتی تموم می شه به من نگاه می کنی یعنی بازم برات بذارم!!تازه مامانی هم از این فرصت استفاده می کنه و همون موقع بهت غذا می ده و تو فقط در این مواقعه که همه غذات رو می خوری عزیزم
یکی دیگه از سرگرمی های عشقم اینه که همش تو آشپزخونه تو دست و پای من باشه بره در سطل آشغال رو باز کنه و منو حرص بده, بره سبد سیب زمینی پیازها رو چپه کنه ، ظرفارو از تو ماشین در بیاره و بریزه رو زمین ،وقتی مامان دستکش دستشه همش بزنه به پای من که یعنی دستکشاتو در بیار بده به من و بدتر از اون بره در چاه آشپزخونه رو برداره و ببره سمت دهنش که دیگه اون موقع حسابی مامان رو کلافه می کنه و موقعی که می برمش توی هال و اسباب بازی هاشو می ریزم جلوش و به خیالم که داره بازی می کنه ، بازم می بینم تشریف آورده تو آشپزخونه و روز از نو!!
یکی از بهترین علایقت دختر گلم حمام کردنه که تا صدای آب بیاد و بفهمی بابایی رفته حموم تند تند می ری سمت در حموم و به در می کوبی که بابایی ببرتت آب بازی ..ماهم تا می بینیم یه ذره بی حوصله ای سریع لباساتو در می یاریم و می ذاریم یه نیم ساعتی آب بازی کنی تا سرحال بیای!که البته این تفریح رو بیشتر با بابایی که اونم عشق آب و استخره انجام می دی!
دخترم خیلی کم پیش می یاد که الکی غر بزنی و کلا خوش خنده و بازیگوشی ولی از دو چیزم اصلا خوشت نمی یاد که یکیش بینی خالی کردنه که خیلی اذیت می کنی و یکی هم رفتن به جاهای شلوغ و پر سر و صدا مثله فروشگاه هایپر و عروسی و از این جور جاهاست که بر عکس من خیلی دوست دارم!!
عروسک کوچولوی خونه ، مایه دلخوشی مامان و بابا خیلی خیلی دوستتت داریم عزیزم