شانزدهمین ماهگرد تولد عروسکم
بنیتای نازم ٢٤ مرداد ١٦ ماهه شدی ..مبارک باشه عزیزم ،امیدوارم ١٦٠ ساله بشی دختر ناز مامانی
این ماه برای ما به خاطر برنامه سخت از شیر گرفتنت به شیرینی ماههای پیش نبود ..به خصوص شبای اول که خیلی بی تابی می کردی و در طول روز بهونه گیر و عصبی شده بودی ولی کم کم با این قضیه کنار اومدی و دیگه الان به راحتی خوابت می بره و دوباره داری می شی همون دختر خوش خنده و شاد قبلی عزیزم
کارای جدیدت توی این ماهی که گذشت زیاد بودن ولی قشنگ تریناش مدل حرف زدنته که مثله طوطی هرچیزی رو که می گیم توهم تکرار می کنی ..یاد گرفتی بهت می گم گل مامانی کیه با صدای بلند می گی منم ..وقتی لباس تنت می کنم بهت می گم به به چه قدر خوشگل شدی بعدم می گم امیر نگاش کن چه قدر بنیتا قشنگ شده وحالا توهم هر زمان چه بابا باشه چه نباشه تا می گم به به چه قدر خوشگل شدی سریع می گی امیییر و ما کلی بهت می خندیدیم عسلم..گوشی تلفن رو بر میداری اول می گی الو دلام و شروع می کنی پشت سرهم حرف بزنی ، گوشی رو هم دستت نمی گیری ومثله من که در حین کار کردن تلفنم حرف می زنم میذاری روی شونه ات و راه می ری و حرف می زنی !!چند وقتیه خیلی مهربون تر شدی چون همش دوست داری دستت رو بندازی دور گردنمون و خودت رو بچسبونی به ما و گاهی هم یه دفعه ای می یای آدمو بوس می کنی که دیگه اونوقت انقدر می چلونمت که جیغت در می یاد!عاشق دادن خوراکی دادن به بقیه هستی و هرچی می خوری به زور می خوای به کسی که پیشته هم بدی..از تنقلات مورد علاقه ات هم چوب شور ، پاستیل و پفیلا هست که مخصوصا توی مراکز خرید برای سرگرم کردن تو خیلی کاربرد داره!
بنیتا جونم هفته ی گذشته کامل تهران بودیم و اونجا همش بیرون می رفتیم و اصلا نمی ذاشتیم حوصلت سربره...هرشب هم می بردیمت پارک و انقدر ذوق می کردی از بازی کردن که با دیدن شادی تو همه خستگی از تنمون در می رفت