بنیتای قشنگمبنیتای قشنگم، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 5 روز سن داره

دختر بی همتای ما

واکسن 6 ماهگی

بنیتا جونم دیروز صبح رفتیم واکسن 6 ماهگیت رو زدی که البته نوبتش سه روز قبل بود ولی چون عروسی پسرعمه ی مامانی بود و من نمی خواستم اون شب بی حوصله باشی واکسنت رو فردای عروسی زدی ( اگرچه که تو عروسی  هم اصلا خوش اخلاق نبودی و از همه غریبی می کردی!!) قربونت برم که قبل از تزریق واکسن داشتی می خندیدی و بعدش از درد انقدر گریه کردی که به هق هق افتادی ولی خوبیش به این بود که خدارو شکر دیشب اصلا تب نکردی و فقط یکم بدنت گرم بود. بمیرم که امروز  بی حوصله ای .. معلومه جای واکسنت درد می کنه عزیزم چون تا بهش فشار می یاد گریه ات می گیره ..حوصله ی بازی و خنده هم که نداری و دلت می خواد ...
28 مهر 1391

نیم سالگیت مبارک دلبندم

بنیتا..بی همتاترین عشق دنیا ششمین ماهگرد تولد زیبات مبارک دلبندم. عروسک کوچولوی من توی این ماه خیلی شیرین تر از قبل شده بودی و دیگه حسابی با کارات من و بابایی رو سرگرم خودت کردی عزیزم. بنیتا قربون اون خنده های عسلیت شم خیلی دوستت داریم بیش تر از قبل و بیش تر از خودمون.. فدای همه ی شیرین کار یهای این ماهت مثله غلت زدنای وقت و بی وقتت ، خنده های از ته دلت ، روروئک سواری های پر سر و صدات!، غذا خوردنای با اشتهات ، نشستنای باهیجانت ، تلویزیون دیدنای با جدیتت! ، جیغ زدنات وقتی حواس کسی بهت نیست و از همه مهمتر دوبار واژه ی      « ماما » گفتنت که منو حسابی ذوق زده کرد !! خلاصه که...
24 مهر 1391

شروع غذای کمکی

عروسک قشنگم..دختر نازم امروز عصر درست در ٥ ماه و ٢٠ روزگیت ، برات اولین غذای کمکی ات رو شروع کردیم.البته دکترت گفته بود تا پایان ٦ ماهگیت صبر کنیم، ولی از بس که تو هرچی ما خوردیم با اشتیاق نگاه کردی دیگه دلم نیومد بیش تر از این منتظرت بذارم عزیزم. بنیتا جونم ، اولین غذایی که خوردی فرنی آرد برنج بود که مامانی با عشق برات درست کرد که فقط ٢ تا قاشق کوچولو بهت دادم که توهم با اشتها خوردی.. حالا صبر کن غذاهای خوشمزه ی دیگه ای هم تو راهه نازنین من!!    اینا اولین لوازم غذاخوری تو هستن دخترم   بنیتا فرنی دوست داره!!   قربونت برم که دنبال بقیه اش می گردی شکموی من! ...
11 مهر 1391

کارای جدید عسلم در قالب عکس

دخترم ..زندگی من .. تو دیگه اون نی نی نازنازی کوچولویی نیستی که فقط شیر می خوردی و می خوابیدی ..حالا دیگه کلی کارای با مزه می کنی و صدای قشنگت مایه دلخوشی من و بابایی تو خونه ست..نمی دونی عزیزم چقدر از هر کار تازه ای که از تو سر می زنه منم ذوق زده می شم !! اینم چندتا عکس از اولین کارای دخملی :    بنیتا جون وقتی برای بار اول سوار روروئکش شد !   اولین باری که بدون کمک مدت طولانی نشست !   وقتی تونست با دستاش ، پاهاشو بگیره ( ببخشید مامانی، آخه فقط وقتی لباس تنت نیست این کارو می کنی!!)   وقتی برای اولین بار خودش غلت زده و به شکم خوابیده بو...
2 مهر 1391

روزت مبارک دختر بهار

بوی بهار می شنوم از صدای تو نازکتر از گل است گل ِ گونه های تو ای در طنین نبض تو آهنگ قلب من ای بوی هر چه گل ، نفس آشنای تو ای صورت تو آیه و آیینه خدا حقا که هیچ نقص ندارد خدای تو صد کهکشان ستاره و هفت آسمان حریر آورده ام که فرش کنم زیر پای تو رنگین کمانی از نخ باران تنیده ام تا تاب هفت رنگ ببندم برای تو چیزی عزیزتر ز تمام دلم نبود ای پاره ی دلم،  که بریزم به پای تو امروز تکیه گاه تو آغوش گرم من فردا عصای خستگی ام شانه های تو در خاک هم دلم به هوای تو می تپد چیزی کم از بهشت ندارد هوای تو همبازیان خواب تو خیل فرشتگان آواز آسمانیشان ...
28 شهريور 1391

5 ماهگیت مبارک عروسک قشنگم

بنیتا.. دختر نازم،پاره ی تنم ٥ ماه از روز قشنگ تولدت گذشت و من به امید روزها و ماهها و سالهای پر از شادی و نیک بختی برای تو از تو می نویسم . نمی دونی این روزهای تو چقدر شیرینه و زیبا که گاهی وقتی یادم می افته به چشم بر هم زدنی بزرگ می شی ، دلم برای این روزهای مان تنگ می شه .برای صبح هایی که  تو منو با صدای پتو خوردنت بیدار می کنی و من دلم برای مظلومیت کباب می شه که حتی وقتی گرسنه هم هستی گریه نمی کنی..برای وقت هایی که حواسم به تو نیست و تو با دراوردن آواهای نامفهوم و شیرینت مامانی رو صدا می کنی..برای غلت زدنات، خنده هات با اون لثه های بی دندون، مظلومیت و معصومیتت خیلی دلم تنگ می شه د...
24 شهريور 1391

تقدیم به بابایی تو روز تولدش

دخــــتر که باشی میدونی اولین عشق زندگیت ،  پــــــــــدرتِ دخــــتر که باشی میدونی محکم ترین پناهگاه دنیا ، آغوش گرمِ پـــدرتِ   دخــــتر که باشی میدونی مردانه ترین دستی که میتونی تو دستات بگیری و بعدش دیگه از هیچی نترسی دستای مهربون و گرم پــــدرتِ دخــــتر که باشی میدونی هر جای دنیا که باشی، چه کنارت باشه یا نباشه  قویترین فرشته ی نگهبان زندگیت ، پــــدرتِ   ...
18 شهريور 1391