دو ماهگی بنیتا جونم
بنیتای عزیز ما و بلکه بهتره بگم دختر عزیزتر از جان مامان و بابا ، تو امروز آخرین روز از ماه دوم زندگیت رو پشت سر گذاشتی و فردا وارد ماه سوم از عمر قشنگت می شی.
عزیز دلم ! هرچی از خوبی های تو بگم کم گفتم ، چون تو به واقع یک فرشته کوچولوی دوست داشتنی هستی ..هدیه ای بی نظیر از خدای مهربون و بزرگوار.
دخترم توی مدت این دو ماه شاید کمتر از تعداد انگشتان دست ، صدای گریه ات رو شنیدیم و بیشمار شاهد لبخندهای شیرینت بودیم که با هر خنده ت امیدی تازه برای زندگی به ما بخشیدی.
در این دو ماه کمتر شبی بوده که بیخوابی کرده باشی و در عوض همیشه خیلی راحت و بدون اینکه منو اذیت کنی به خواب رفتی و صبح با لبخند همیشه دلنشینت بیدار شدی عزیز مامان.
بنیتا ...دختر بی همتای مامان و بابا...مانده ام چگونه این سال ها بدون تو سپری شد. بی حرم نفس هایت، بی حضور شیرینت ای بهانه زنده بودن
اینم چندتا عکس از ماه دوم عزیز دل ما :