شیرین زبونی های بنیتا
سلام عروسک نازم..شرمنده که خیلی وقته تو وبلاگت مطلب جدیدی ننوشتم.. با اینکه انقدر حرفای جدید و کارای تازه ازت سرزده که گفتن ازشون دیگه توی یکی دو پست جا نمی شه اما این روزها از روی کمبود وقت و یا شاید تنبلی !به تنها کاری که فکر نمی کردم به روز کردن وبلاگت بوده و خراب شدن رم دوربین هم شاید مزید بر علت شده که فکر کنم پست گذاشتن بدون عکس خیلی دلچسبم نیست !
الان هم که اومدم اینجا شما بعد از کلی شیطنت و بازی ساعت6 عصر تازه خوابت برده و من گفتم بیام کمی از شیرین زبونی های تمام نشدنی ت بنویسم
عزیز دلم این روزها تکیه کلامت شده قربونت برم ..عاشقتم ..دوستت دارم ..نفسمی و نمی دونی چه کیفی داره از دهن کوچولوی تو شنیدن اینکه بهم می گی مامانی دوستت دارم تو عشق منی !منم در جوابت می گم تو عمر منی توهم می گی نفسمی !با تمام کسایی که دوستشون داری با مهربونی برخورد می کنی و می گی دوستت دارم و در جواب سوالی که ازت می شه می گی آره قربونت برم !خلاصه که خیلی ماهی خیلی ...و هرکسی باهات برخورد داره حسابی عاشقت می شه و تو هم زود با بقیه گرم می گیری فدات شم
خوشگلم این روزها فقط بهم می گی مامان گلناز جون و من عشق می کنم از این صدا کردنت و کلی می چلونمت توهم که دیگه فهمیدی منو می تونی با همین یک کلمه ...کنی هربار کارت گیر کنه به من یه مامان گلناز جون می ذاری اولش و می دونی حله!!
از کارای مورد علاقه این روزهات اینه که هرکسی رو که می بینی بپرسی اسمت چیه و این سوالو شاید ده بار از یه نفر بپرسی بعدم می گی اسم منم بنیتاست..دیشب هم فامیلت رو یاد گرفتی و وقتی بهت می گم بنیتا فامیلت چیه قشنگ می گی بخشایش الهی فدات شم که اینقدر ناز اسم و فامیلت رو می گی
عروسکم سریع از عدد یک تا هشت رو می شماری و گاهی وقتا تا ده ...وقتی می پرسیم بنیتا خونمون طبقه چندمه می گه طبقه 12
از وقتی از مشهد برگشتیم هر مسجدی می بینی می گی بریم امام رضا ..
دیروز تو خودت دستشویی کردی بهت می گم چرا اینکارو کردی می گی خب ببرش دستشویی !
یک روز دعوات کردم که تو بزرگ شدی چرا جیشتو نگفتی می گی فقط دوسالشه !
تا بابایی از سرکار می یاد می گی بابایی پاهاتو شستی بو می ده !
ساعت خوابت 2 نصفه شبه و از بس بهت گفتم بنیتا 2 شبه بیا بخواب وقتی عروسک بازی می کنی بهشون می گی نی نی بخواب ساعت 2 شبه !
یک بارم کارت های آموزشی ات رو داشتی مچاله می کردی از جلوت برداشتم گذاشتم رو اپن می یای می گی مامانی چرا گذاشتی بالا هدفت چی بود؟ و من اصلا مونده بودم چی بگم بهت!!
و همه این جواب ها حرفاییه که اطرافیان می زنن و تو در ذهنت ضبط می کنی و به موقعش تحویل خودمون می دی شیطون بلا!
توی این یک ماهه اخیر کلی شعر یاد گرفتی و الان پنج تا شعر از حفظی و جدیدا توی ماشین با خواننده همخوانی می کنی و جالبه خیلی هاشو بلدی بخونی عزیزدلم...
تازگی خیلی دوست داری بهت آدامس بدیم و هربار بهت می گم نه قورتش می دی می گی نه قول می دم بخورمش!ولی بازم تا شیرینیش تموم می شه قورت می دی و من هم دیگه بهت نمی دم
برای اولین بار کله ملق زدن رو یاد گرفتی و خیلی به این کار علاقه داری
حالا بریم سراغ چندتا عکس که با گوشی ازت گرفتیم
مشغول خاک بازی
حیاط خونه باباجون رحمت